
كهنترين فرهنگ شاهنامهاي كه ميشناسيم، كم و بيش دو سده پس از فردوسي نوشته شده است و «معجم شاهنامه» نام دارد. اين كتاب براي شناخت پارهاي از واژههاي دشوار شاهنامه، اثري با ارزش و راهگشاست. زماني كه «مانكجي ليمجي هاتريا» از سوي انجمن اكابر پارسيان هند رهسپار ايران میشود (1285 مهي)، دستنويسي از «معجم شاهنامه» را ميبيند و ذهن گوهرشناس و روشنبين او، پي به اهميت كتاب ميبرد؛ از اين رو، فرمان ميدهد كه دستنويسي از «معجم شاهنامه» را براي او فراهم كنند. اين دستنويس كه با خط خوش نستعليق شكسته، و به گمان بسيار در تهران، نگاشته شده است، اكنون در كتابخانهي دانشگاه لاهور پاكستان نگهداري ميشود و تنها و يگانه دستنويس بهجامانده از «معجم شاهنامه» است. از دستنويس اصلي اثري در دست نيست. بيگمان اگر مانكجي هاتريا نسخهاي از «معجم شاهنامه» را فراهم نكرده بود، نشان و يادي از اين كتاب كهن به جا نميماند و از ميان رفته بود.
بر پشت رويهي دستنويس مانكجي، يادداشتي وقفنامهوار، بدينگونه نوشته شده است: «اين نامهاي است از جمله كتابهاي دهشي دفترخانهي مزديسني كه بندهي يزداني درويش فاني، پور ليمجي هوشنگ هاترياني كياني، فراهم آورده؛ وقف انجمن زرتشتيان نمودهام، در سنهي 1240 يزدگردي و سنهي 1287 هجري». يادداشتي از نويسندهی (:كاتب) نسخه نيز در پايان كتاب ديده ميشود: «حسب الخواهش عاليجاه، عزت همراه، صاحب والا مناقب، مانكجي صاحب، در دارالخلافهي الباهره، سمت اتمام پذيرفت».
حسين خديو جم كه ميكروفيلمي از دستنويس «معجم شاهنامه»ي مانكجي را در اختيار داشته است، مينويسد كه اصل نسخه در سي رويهي يازدهسطري نوشته شده است.
نويسندهي «معجم شاهنامه» علوي توسي (نامبردار به دفترخان عادلي) است. آگاهي چنداني از او به دست نياوردهاند؛ همين اندازه دانستهاند كه در سدهي ششم مهي راهي اصفهان شده است و در يكي از كتابخانههاي آنجا دستنويسي چهارجلدي از شاهنامهي فردوسي را ديده است و به خواهش كتابدار كتابخانه، واژگان دشوار شاهنامه را در دفتري جداگانه يادداشت كرده است. اين دفتر كه ديباچهاي به زبان تازي دارد، همان «معجم شاهنامه» است.
حسين خديو جم، «معجم شاهنامه» را ويرايش كرده و پيشگفتاري آگاهيبخش به آغاز آن افزوده است. ويرايش او را كه همراه با برگردان ديباچهي كتاب به فارسي است، «بنياد فرهنگ ايران»، به سرپرستي استاد روانشاد پرويز ناتل خانلري، در سال 1353 خورشيدي چاپ و پخش كرده است.
يگانه دستنويس بهجايمانده از «معجم شاهنامه»، يادگاري ماندگار و گرانسنگ از «مانكجي ليمجي هاتريا» است و گواه روشني از دلبستگي او به فرهنگ ايران و شاهنامهي فردوسي تواند بود.